*این کتاب در سال 1388 نامزد جایزه کتاب سال سینما شد*
گرافیک و سینما
(کاربردها و کارکردهای گرافیک در سینما)
نویسنده: مهدی صادقی
چاپ اول: 1387
ناشر: رسم
*کتاب مرجع در گرافیک*
همراه با سی دی نمونه تیتراژها و پوسترهای سینمایی
بخشی از کتاب:
تیتراژ واژه فرانسوی و فرم نمایشی ـ تجسمی است که در آغاز و پایان فیلمهای سینمایی، فیلمهای تلویزیونی، سریالها و برنامههای نمایشی تلویزیون و در پایان برنامههای غیرنمایشی (جنگ، مستند ترکیبی و ... ) قرار میگیرد. حضور سه عنصر گرافیک، حرکت و صدا، با محوریت موضوع برای تیتراژ لازم و ضروری است. حرکت و صدا به جنبههای نمایشی تیتراژ مربوط میشود و طراحی گرافیک، شرط لازم تجسمی بودن آن.
دیدگاههای متفاوتی درباره تیتراژ وجود دارد: یک دیدگاه آن را فقط "شناسنامه" فیلم یا برنامه میداند. دیدگاه دیگر، تیتراژ را "زنگ اعلام شروع فیلم" تلقی میکند و دیدگاه سوم ، تیتراژ را فرصتی برای فضاسازی ذهنی تماشاگر در نظر میگیرد. این سه دیدگاه به مرور زمان و با معرفی قابلیتهای جدید تیتراژ، مطرح شد.
اولیها معتقدند فیلم نیز مانند هر اثر هنری دیگر، شناسنامهای دارد که دستاندرکاران و عوامل تولید را معرفی میکند و این اطلاعرسانی برعهده تیتراژ است. تماشاگر فیلم حق دارد بداند سناریست، کارگردان، فیلمبردار و ... فیلمی را که مشاهده میکند، چه کسانی هستند. بعضا هم، نوع برداشتی که از سکانسهای مختلف فیلم دارند، متاثر از پیشزمینهای است که از این افراد و عوامل، در ذهن دارند. به زعم این دیدگاه ضروری است که تمام افرادی که در تولید فنی و هنری فیلم یا برنامه نقشی داشتهاند، معرفی شوند.
دیدگاه دوم با تاکید بر اینکه تیتراژ، زنگ اعلام شروع فیلم است، میخواهد فرصتی را در اختیار تماشاگر و بیننده قرار دهد تا آماده دیدن فیلم شود. مطابق این دیدگاه، دیگر نیاز نیست تیتراژ تلاش کند تا تماشاگر را جلب و جذب کند، زیرا این طور فرض شده که مخاطب، فیلم را انتخاب کرده و فقط نیازمند فرصتی است تا خود را در موقعیت تماشاگر قرار دهد.
دیدگاه سوم نیز با در نظر داشتن اینکه تیتراژ یک فرم نمایشی است، بنابراین فضاسازی نمایشی داستان و پرداخت سینمایی یا تلویزیونی آن را هدف قرار میدهد. بدین معنا، تماشاگر فیلم میخواهد بداند با چه ژانری از سینما روبروست؟ آیا یک فیلم ملودرام خانوادگی را خواهد دید، یک فیلم پلیسی یا یک فیلم کاملا هنری؟ این فضاسازی هم به لحاظ فرم و هم از نظر محتوا، برای مخاطب و تماشاگر دارای اهمیت خاصی است.
البته باید در نظر داشت که این سه دیدگاه، سه کاربرد تیتراژ را شامل میشود و هر کدام، بسته به کارکردی که از تیتراژ انتظار دارد، آن را مهمتر میداند.
کارکرد تیتراژ تا حدودی شبیه جلد کتاب است. آنگونه که در جلد کتاب با انتخاب عناصر، فرمها و چینش آنها تلاش میشود، مخاطب کتاب در جریان موضوع آن قرار گیرد و او (مخاطب) در کوتاهترین زمان ممکن بتواند کتاب مورد نظرش را بیابد. معمولا با تمرکز در مقابل ویترین کتابفروشی و در یک نگاه کلی و گذرا، به راحتی میتوان از گونه و فضای طراحی جلدها، موضوع کتاب را کم و بیش درست حدس زد.